هجوم شیاطین به مومنین
نوشته شده توسطحسینی واعظ 18ام آذر, 1394قال الإمام الصادق – علیه السلام – : إن الشیاطین علی المؤمنین أکثر من الزنابیر علی اللحم.
امام صادق – علیه السلام – فرمودند: هجوم شیطانها به مؤمنان، بیشتر از هجوم زنبورها به گوشت است.
«بحار الأنوار، ج ۶۴، ص ۲۳۹»
شیطان بر دین مومن چیره نمی شود
نوشته شده توسطحسینی واعظ 18ام آذر, 1394قال الإمام الصادق – علیه السلام – و قد سئل عن قوله تعالی: «إنه لیس له سلطان مع الذین آمنوا»: یسلط والله من المؤمن علی بدنه ولا یسلط علی دینه.
امام صادق – علیه السلام – در پاسخ به سؤال از آیه «همانا او را بر کسانی که ایمان آورده اند چیرگی نیست»، فرمودند: به خدا قسم شیطان بر جسم مؤمن چیره می شود، اما بر دین او چیره نشود.
«الکافی، ج ۸، ص ۲۸۸»
کلام نورانی حسینی
نوشته شده توسطحسینی واعظ 11ام آذر, 1394لاأفلَحَ قـَومٌ اشتَـروا مَـرضـاتِ المَخلـُوق بسَخَطِ الخـالِق
رستگـار نمی شوند مـردمـى که خشنـودى مخلـوق را در مقـابل غضب خـالق خریدنـد.
(بحارالانوار،ج 44،ص383)
مواسات وایثار در کربلا
نوشته شده توسطحسینی واعظ 11ام آذر, 1394مواسات و ايثار
مواسات، يعني ديگري را در مال و جان،همانند خود ديدن و دانستن،يا ديگري رابر خود مقدم داشتن،كه يكي از زيباترين صفات معاشرتي است كه مورد تأكيد دين مبين اسلام قرار گرفته است؛ به گونه اي كه در برخي از روايات در كنار نماز اول وقت جزءصفات ويژة مؤمنان و يا معيار و ترازِ شناخت شيعه از غير آن و وسيلة تقرب به خداست: «تقربوا الي الله تعالي بمواساة اخوانكم .»
حماسه آفرينان عاشورا بهترين الگوي اين خصلت برجسته بودند، بلكه آنان از«مواساة»نيز عبور كرده به ايثار رسيده اند،ياران امام نسبت به امام و ياران نسبت به يك ديگر چنين حالتي داشتند و از بذل هيچ چيز مضايقه نداشتند و به اين مواسات،افتخارمي كردند.
شخص امام (ع) در راه كربلا پس از برخورد با سپاه حر،و گفت و گوي طولاني باآنان،سرودة شاعري را بر زبان آوردند كه معنايش اين است:
«من به راه خودم مي روم؛ مرگ، براي جوانمردي كه نيت خير كند و جهاد نمايد و بامردان صالح، مواسات به جان داشته باشد،هيچ عار و ننگ نيست .»
و در تاريكي شب به ياران خويش فرمود:
«من و اسانا بنفسه كان معنا غدا في الجنان نجّيا من غضب الرحمان؛ هر كس باجانش،با ما مواسات داشته باشد،فرداي قيامت در بهشت با ما خواهد بود و از خشم الهي نجات پيدا خواهد كرد».
يكي از زيباترين جلوه هاي مواسات -بلكه ايثار- وقتي است كه ميان اصحاب وبني هاشم،پيش مرگي مطرح مي شود، آن گاه كه عباس (ع) به بني هاشم مي فرمايد:
«اصحاب، غريبه به حساب مي آيند،بار سنگين را بايد اهلش بردارند. فردا صبح،شما نخستين گروهي باشيد، كه به ميدان مي رويد،ما پيش از آنان به استقبال مرگ مي رويم، تا مردم نگويند، اصحاب را جلوتر از خودشان به ميدان فرستادند…»
بني هاشم برخاسته، شمشيرها را كشيدند و گفتند: «ما همه با تو هم عقيده ايم .»اما در سويي ديگر،در خيمه اي اصحاب گرداگرد حبيب جمع شده اند،حبيب مي گويد:«ياران براي چه به اين جا آمده ايد،سخن خود را واضح بگوييد.»
گفتند: «آمده ايم تا غريب زهرا را ياري كنيم .»حبيب گفت: «صبح فردا چه مي كنيد؟» گفتند: «هر آنچه بگويي گوش مي كنيم .» گفت:
«صبح كه شد، شما اولين افرادي باشيد كه به ميدان مي رويد، ما زودتر به مبارزه مي پردازيم . مبادا يكي از بني هاشم خون آلود شود، در حالي كه ما جاني در بدن و خوني دررگ داريم، تا مردم نگويند سروران خود را به جنگ فرستادند و از فداكاري دريغ كردند.»
همه شمشيرها را كشيدند و گفتند: «همة ما با تو هم عقيده ايم .»
و آن گاه كه دو تن از جوانان غفاري، خدمت امام حسين (ع) آمده و اجازه ميدان رفتن خواستند، امام به آن دو فرمود:خداوند بهترين پاداش نيك را به شما دهد كه اين گونه حاضر به ياري و مواسات من هستيد.
و در زيارت نامة حضرت عباس،از اين خصلت برجسته او چنين ياد شده است:«فلنعم الاخ المواسي»، «السلام عليك ايها العبد الصالح و الصديق المواسي …»
اين روح مقدم داشتن ديگران بر خويش،و جان نثاري،بهترين الگوي تربيتي براي مسلمانان جهان اسلام است تا يكديگر را در گرفتاري يار باشند، چه اين كه مواسات ديني،تضميني براي دل گرمي مجاهدان راه خداست تا در برابر دشمنان،تنها نمانند.
عاشورا مكتب انسان سازي
نوشته شده توسطحسینی واعظ 9ام آذر, 1394عاشورا مكتب انسان سازي است و حسين آموزگار بزرگ بشريت؛ عاشورا يك حادثه نيست، بلكه يك مكتب است، مكتبي كه درس ايمان و عقيده، شهامت و شهادت، عدالت و آزادي خواهي، همّت و غيرت، جهاد و قيام، صبر و استقامت، امامت و ولايت، ايثار و رشادت و در يك كلام درس انسانيت به تمامي بشر و تمام آنها كه مي خواهند انسان باشند و انسان زندگي كنند، مي دهد. عاشورا در ظاهر يك روز، ولي در واقع به بلنداي تمام اعصار و قرون است و عاشوراييان در ظاهر تعدادي محدود، اما در واقع به تعداد تمام عدالت جويان و آزادي خواهان جهان و تمام آنهايي كه قلبشان براي انسانيت مي تپد. آري، در آن زمان اگر چه به ظاهر يزيد بر خاندان پيامبر(ص) تسلط پيداكرد و توانست بدن هاي آنها را زير سُم اسبان لگدكوب كند، اما مكتب و مرام آنها هرگز ازبين نرفت و تا حق و حقيقت وجود دارد حسين و حسينيان زنده و جاويدند و همين رمز بقاي نهضت اواست.