« فاطمه س و تساوی در محبت به فرندانشلالای گفتن فاطمه س برای فرزندانش. »

فاطمه س و دقت در نام گذاری فرندان

نوشته شده توسطحسینی واعظ 19ام اردیبهشت, 1393

نامگذاری انسان در آغاز زندگی تابلویی را بر دوش می گیرد که تا آخرین لحظات زندگی با آن تابلو و علامت شناخته می شود و آن نام کودک است. اگر هر کشوری برای معرفی خویش پرچمی ویژه دارد. نام کودک پرچمی است که بر فراز قله شخصیت کودک و در کشور زندگی او بر افراشته می شود از این روی اسلام بر انتخاب نام زیبا تأکید بسیار کرده است و توجه به معانی و اثرات جانبی اسمها را یادآور شده است. اکنون به نامگذاری کودکان زهرا (س) دقت کنیم. چگونه او با تمام قدرت علمی و توان معرفتی خویش برای تعیین نام کودک پیشقدم نشده و از علی (ع) می خواهد که او نام کودک را تعیین کند و علی (ع) هم بر پیامبر اکرم (ص) و پدر بزرگ کودکان پیشی نمی گیرد و انتخاب نام کودک را به او واگذار می کند. و چون داوری به رسول خدا واگذار می شود، او که شخصیت کودکان فاطمه (س) را شخصیتی ملکوتی و آسمانی می بیند برای اسم آنان نیز منتظر سروش غیبی می شود. دقت کنیم: جابر بن عبدالله می گوید: چون امام حسن مجتبی (ع) متولد شد فاطمه (س) به علی (ع) گفت: یا علی برایش نامی انتخاب کن. علی (ع) فرمود: هرگز به رسول خدا (ص) در نامگذاری فرزندم سبقت نخواهم جست، رسول خدا (ص) وارد خانه فاطمه (س) شد و کودک را گرفت و بوسید و سپس دهان خود را بر دهان او گذارد… سپس در گوش راستش اذان گفت و در گوش چپش اقامه آن گاه روی به علی (ع) کرده فرمود: چه نامی برایش بگزیده ای؟ علی (ع) عرض کرد: هرگز بر شما پیشی نمی گیرم! رسول خدا (ص) فرمود: من نیز بر خدای خویش پیشی نمی گیرم! پس خدا به جبرئیل فرمود: فرود آی و محمد را از جانب ما سلام و تهنیت گوی، و به او بگوی که خدایت می فرماید نام فرزند تو همسان نام فرزند هارون (جانشین و برادر حضرت موسی (ع) ) باید باشد، پیامبر پرسید: نام پسر هارون چیست؟ جبرئیل پاسخ داد: شبر. فرمود: به عربی چه نامیده می شود و جبرئیل پاسخ داد: حسن. پیامبر نام کودک را حسن گذاشت. در جریان نامگذاری حضرت زینب سلام الله علیها هم جریان اینگونه بود. چون زینب به دنیا آمد، رسول خدا (ص) به سفری رفته بود. فاطمه (س) به علی عرض کرد: یا علی! اسمی برای دخترت برگزین! علی فرمود: فاطمه! صبر کن تا رسول خدا (ص) از سفر برگردد. پس از گذشت سه روز پیامبر از سفر برگشت و به خانه فاطمه وارد شد. علی (ع) عرض کرد: ای رسول خدا (ص) خداوند به دخترت فاطمه دختری عنایت کرده است اکنون نام او را برگزین. رسول اکرم فرمود: دخترم نوزادت را بیاور. زینب را به محضرش بردند او را در آغوش گرفت و صورتش را به صورت کوچک زینب نهاد و با صدای بلند گریست؛ تا آنجا که اشک بر گونه هایش جاری شد. زهرا (س) گفت: پدر جان چشمانت گریان مباد چرا می گریی؟ پیامبر (ص) فرمود: دخترم این کودک پس از تو و من به مشکلات و امتحانات بسیاری گرفتار خواهد شد و مصیبتهای بزرگی خواهد دید. آنگاه فرمود: اولاد فاطمه فرزندان خودم هستند ولی برای نامگذاری این دختر منتظر سروش آسمانی می مانم. در این هنگام جبرئیل فرود آمد و عرض کرد: ای رسول خدا! خدای سلامت می رساند و می گوید نام این کودک را زینب بگذار زیرا ما او را در لوح محفوظ زینب نام نهاده ایم


فرم در حال بارگذاری ...