« راز خلیل اللهیاثر انس باقرآن »

سبوح قدوس

نوشته شده توسطحسینی واعظ 4ام مهر, 1393

جبرئیل، فرشته بزرگ الهی، مأموریت یافت تا میزان دلدادگی ابراهیم، خلیل خدا را بیازماید و نام خدا را در نزد او که مشغول چرانیدن گوسفندان در دشت سرسبز بود، ذکر کند.

صدای دلربایی که نام دوست را بر زبان می آورد، به گوش ابراهیم رسید: «خدای فرشتگان و روح از هر ناپاکی، پاک و منزه است».

از شوق، لرزه بر اندام ابراهیم افتاده، به دنبال ندای دلفریبْ به تکاپو افتاد. به اطراف نگریست. شخصی را دید که بر مکان بلندی ایستاده و دریافت که صدا از سوی او بوده است. از او خواست که در مقابل دریافت یک سوم از گوسفندان بسیاری که داشت، دوباره نام دوست را تکرار کند. این معامله سه بار تکرار شد تا آنکه فقط ابراهیم ماند که التماس می کرد: «خودم غلامت می شوم اگر باری دیگر آن نام را بگویی». آن فرشته مأمور، بار دیگر جملات را تکرار کرد و سپس رو به ابراهیم کرده و گفت: «همه گوسفندان از آنِ تو، مرا نیازی به آنها نیست. من جبرئیلم. خداوند چه نیکو تو را دوست خود گردانیده است».


فرم در حال بارگذاری ...