موضوع: "بدون موضوع"

میلاد نور 

نوشته شده توسطحسینی واعظ

میلاد نور مبارک

فاطمه س وتعلیم عبادت به فرزندان

نوشته شده توسطحسینی واعظ 19ام اردیبهشت, 1393

اگر چه عبادت وظیفه بالغان و مکلفان است ولی کودکان نیز نباید از این فیض محروم بمانند بلکه باید در سنین خردسال با عبادت و راز و نیاز و شب زنده داری آشنا شده برای این امور آماده شوند. پدران و مادرانی که تنها به خوراک و پوشاک کودکانشان می اندیشند و به تغذیه روحی و معنوی آنان توجه نمی کنند هرگز فرزندانی کامل و صالح تحویل جامعه نخواهند داد. پدر و مادر در ضمن اینکه خود اهل عبادت و نیایش و شب زنده داری هستند باید کودکان خویش را با بهترین شیوه ها و مناسبترین روشها به این سوی هدایت کنند. از این رو در روایات اسلامی دستور داده شد که به هنگام راز و نیاز شبانه و عبادت؛ کودکان را بیدار کنید تا آنان از نگاه به عبادت و تضرع و زاری پدر و مادر درسهای فردا را فرا گیرند. ما در نمونه هایی از روایات مشاهده می کنیم که کودکان فاطمه (س) شاهد عبادتها و شب زنده داریهای مادر بوده اند. امام حسن مجتبی (ع) می گوید: شب جمعه ای مادرم را دیدم که در محراب عبادت ایستاده بود و همواره در رکوع و سجود بود تا سپیده دمید، در تمام این مدت می شنیدم که برای مؤمنین و مؤمنات دعا می کرد و آنان را نام می برد و هیچگاه برای خودش دعا نکرد. به او گفتم: مادر جان چرا برای خودت دعا نکردی و همه اش برای دیگران دعا نمودی ؟! فرمود: فرزندم اول همسایه سپس خانواده. در نمونه ای دیگر می بینیم که حضرت زهرا (س) چگونه کودکان خویش را به عبادت و شب زنده داری وا می دارد. امیر مؤمنان علی (ع) فرمود: چون شب بیست و سوم فرا می رسید زهرا (س) در این شب نمی گذاشت هیچ یک از افراد خانواده اش به خواب روند و آنان را با خوراندن غذای کمتر برای این شب زنده داری آماده می ساخت و خود از روز بیست و دوم برای شب زنده داری شب بیست و سوم مهیا می شد و می فرمود: محروم (واقعی) کسی است که از خیر امشب محروم شود.

فاطمه از زبان پیامبر ص

نوشته شده توسطحسینی واعظ 19ام اردیبهشت, 1393

بیان عظمت فاطمه از زبان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)

رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)، بارها و بارها فاطمه (علیها السلام) را ستود و از او تجلیل نمود. در مواقع بسیاری می‌فرمود: “پدرش به فدایش باد” و گاه خم می‌شد و دست او را می‌بوسید. به هنگام سفر از آخرین کسی که خداحافظی می‌نمود، فاطمه (علیها السلام) بود و به هنگام بازگشت به اولین محلی که وارد می‌شد، خانه او بود.

عامه محدثین و مسلمانان از هر مذهب و با هر عقیده‌ای، این کلام را نقل نموده‌اند که حضرت رسول می‌فرمود: “فاطمه پاره تن من است هر کس او را بیازارد مرا آزرده است.” از طرفی دیگر، قرآن کریم پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را از هر سخنی که منشأ آن هوای نفسانی باشد، بدور دانسته و صراحتاً بیان می‌دارد که هر چه پیامبر می‌فرماید، سخن وحی است. پس می‌توان دریافت که این همه تجلیل و ستایش از فاطمه (علیها السلام)، علتی ماورای روابط عاطفی مابین پدر و فرزند دارد. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز خود به این مطلب اشاره می‌فرمود. گاه در جواب خرده‌گیران، لب به سخن می‌گشود که خداوند مرا به این کار امر نموده و یا می‌فرمود: “من بوی بهشت را از او استشمام می‌کنم.”

اما اگر از زوایای دیگر به بحث بنگریم و حدیث نبوی را در کنار آیات شریفه قرآن کریم قرار دهیم، مشاهده می‌نماییم قرآن کریم عقوبت کسانی که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) را اذیت نمایند، عذابی دردناک ذکر می‌کند. و یا می‌فرماید کسانی که خدا و رسول را اذیت نمایند، خدا آنان را در دنیا از رحمت خویش دور می‌دارد و برای آنان عذابی خوار کننده آماده می‌نماید. پس به نیکی مشخص می‌شود که رضا و خشنودی فاطمه (علیها السلام)، رضا و خشنودی خداوند است و غضب او نیز باعث غضب خداست. به بیانی دقیق‌تر، او مظهر رضا و غضب الهی است. چرا که نمی‌توان فرض نمود، شخصی عملی را انجام دهد و بدان وسیله فاطمه (علیها السلام) را بیازارد و موجب آزردگی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) گردد و بدین سبب مستوجب عقوبت الهی شود، اما خداوند از آن شخص راضی و به عمل او خشنود باشد و در عین رضایت، او را مورد عقوبتی سنگین قرار دهد.

نکته‌ای دیگر که از قرار دادن این حدیث در کنار آیات قرآن کریم بدست می‌آید، آنست که رضای فاطمه (علیها السلام)، تنها در مسیر حق بدست می‌آید و غضب او فقط در انحراف از حق و عدول از اوامر الهی حاصل می‌شود و در این امر حتی ذره‌ای تمایلات نفسانی و یا انگیزه‌های احساسی مؤثر نیست. چرا که از مقام عدل الهی، بدور است شخصی را به خاطر غضب دیگری که برخواسته از تمایل نفسانی و یا عوامل احساسی مؤثر بر اراده اوست، عقوبت نماید.

حجاب در نظر فاطمه س

نوشته شده توسطحسینی واعظ 19ام اردیبهشت, 1393

فاطمه نگران حجاب حتی پس ازمرگش

اسماء بنت عميس نقل مي كند: روزهاي آخر زندگاني حضرت زهرا (س) با او بودم. روزي مرا به ياد كيفيت حمل جنازه توسط مردم انداخت و ابراز نگراني كرد كه چرا جنازه زن را روي تخته اي مي گذارند و بالاي دست مردان حمل مي كنند؟ حضرت (س) فرمود: من بسيار زشت مي دانم كه جنازه زنان را پس از مرگ بر روي تابوت روباز گذاشته و بر روي آن پارچه اي مي افكنند، كه حجم بدن را براي ببيندگان نمايش مي دهد. مرا روي تابوت آنچناني نگذار و بدن مرا بپوشان كه خدا تو را از آتش جهنم باز دارد. اسماء مي گويد: وقتي نگراني حضرت زهرا (س) را ديدم كه به امام علي (ع) فرمود: وصيت مي كنم به شما اي پسر عمو، كه براي من تابوتي درست كنيد، همان گونه كه ملائكه شكل آن را به من نشان دادند. خدمت آن حضرت توضيح دادم: در سرزمين حبشه تابوتي مي سازند كه بدن ميت را مي پوشاند، سپس به وسيله چوب هاي تر و شاخه هاي نازك درخت، شكل و قيافه آن را ترسيم كردم. فاطمه (س) خوشحال شد و فرمود: براي من تابوتي مثل آن درست كن و مرا با آن بپوشان، خدا تو را از آتش دوزخ حفظ نمايد. (بحارالانوار، ج59، ص84-

فاطمه س وتربیت فرزندانش

نوشته شده توسطحسینی واعظ 19ام اردیبهشت, 1393

آموزش جهاد و مبارزه
حضرت فاطمه زهرا (س) را می بینیم که در دوران مصیبت بار پس از پیامبر یک تنه در مقابل انحراف حکومت ایستاده است و در این راه فرزندان خردسال خویش را هم در کوران این مبارزه و کانون داغ این کوره ملتهب قرار داده و آنان را به خط مقدم جبهه مبارزه علیه جهالت مسلط و فرمانروایی نابحق می برد. اثر این تریبت سیاسی را به خوبی در زندگی کودکانش می بینیم که چگونه بزودی همین راه مادر را ادامه داده به غاصبان خلافت اعتراض می کنند. امیر مؤمنان (ع) می فرماید: روز جمعه ای ابوبکر بر منبر بالا رفت تا خطبه بخواند امام حسین (ع) برخاست و فرمود: این جایگاه پدر من است نه جایگاه پدر تو. ابوبکر گریست و گفت: آری منبر از آن پدر توست و پدر مرا منبری نیست. در خلافت عمر نیز امام حسین (ع) در وسط بپا خاست و فریاد زد: ای دروغگو از منبر پدرم رسول خدا (ص) فرود آی این منبر پدر تو نیست. عمر گفت: آری به جان خودم سوگند این منبر از آن پدر توست و پدر مرا منبری نیست.
مناقب ابن شهر آشوب، ج3، ص 389. بحارالانوار، ج59،

فاطمه س و تساوی در محبت به فرندانش

نوشته شده توسطحسینی واعظ 19ام اردیبهشت, 1393

از مهمترین نکاتی که در زندگانی کودکان نقشی بس با اهمیت دارد و گاه رعایت نکردن آن صحنه های بسیار دردناک و ناراحت کننده ای می آفریند، تبعیض در محبت به کودکان است. اظهار محبت بیشتر، توجه زیادتر، و هدیه های فراوان تر به برخی کودکان نمونه های بارز تبعیض در محبت است. پدران و مادران با این کار تخم دشمنی و کینه و حسادت را در دل پاک کودکان می کارند و چه میوه های تلخ و ناگوار و چه حاصلی شوم به دست می آورند. آنان نمی دانند که هیچ نگاه محبت آمیز پدر و مادر به یکی از کودکان، از دید تیزبین دیگر فرزندان پنهان نمی ماند و اثر سوء بیاد مانده از یک رفتار تبعیض آمیز با هیچ هدیه و سرگرمی از ذهن کودک زدوده نمی شود. در این باره به روایتی اشاره می کنیم. امام صادق (ع) فرمود: پیامبر اکرم (ص) مردی را دید که دو پسر داشت یکی را بوسید و دیگری را نبوسید. رسول اکرم (ص) به او اعتراض کرده فرمود: چرا بین آن دو به تساوی رفتار نکردی؟ اما رعایت تساوی در خانواده حضرت زهرا (س): علامه مجلسی می گوید: حسن و حسین (ع) در کودکی خط می نگاشتند. امام حسن (ع) به امام حسین (ع) رو کرد و گفت: خط من از خط بهتر است. و امام حسین (ع) گفت: نه بلکه خط من از خط تو نیکوتر است. پس هر دو نزد مادرشان شتافتند و گفتند: مادر، بین ما داوری کن. فاطمه (س) نخواست یکی را بر دیگری برتری داده و یکی را برنجاند از این روی گفت: از پدرتان سؤال کنید. آنان نزد پدر آمدند اما امیرالمؤمنین (ع) نیز نخواست یکی را برتری دهد و دیگری را آزرده خاطر نماید فرمود: از جدتان رسول خدا (ص) بپرسید. و چون آن دو نزد پیامبر (ص) آمدند. او فرمود: من داوری نمی کنم… تا اینکه بالاخره هیچکدام ناراحت نشده ضربه عاطفی نبینند. آری فاطمه (س) فرمود: من گردنبندی دارم که دارای چند گوهر است. اکنون بند آن را می گشایم و آن گوهر ها بر زمین می ریزد شما گوهرها را از زمین برگیرید، هر کس تعداد بیشتری گوهر بدست آورده باشد خط او نیکوتر است…


 
مداحی های محرم