میلاد نور 

نوشته شده توسطحسینی واعظ

میلاد نور مبارک

اصلاح جامعه بدون اصلاح فرهنگ آن میسر نیست.

نوشته شده توسطحسینی واعظ 19ام آبان, 1394

اصلاح جامعه بدون اصلاح فرهنگ آن میسر نیست. تلاش‌های اقتصادی و اجتماعی زمانی می‌توانند شاهد مقصود را در آغوش بگیرند که الزامات مورد نظر آنها در فرهنگ جامعه نهادینه شده باشد. ابعاد فرهنگ و تأثیر آن، بر خلاف باور برخی، به احداث مراکز آموزشی خلاصه نمی‌شود. گستره فرهنگ و کار فرهنگی از جزئی‌ترین فعالیت‌های فردی تا جدی‌ترین مسئولیت‌های اجتماعی کشیده شده‌است. به تعبیر رهبر معظم انقلاب «فرهنگ از اقتصاد هم مهمتر است.»[

خطبه عليا مخدره حضرت زينب کبري سلام الله عليها ، در کوفه

نوشته شده توسطحسینی واعظ 3ام آبان, 1394

بشیر بن خزیم اسدی گوید :
زینب دختر علی را در آن روز دیدم، به خدا سوگند زن با حیایی را تا آن روز سخنورتر از او ندیدم؛
گویا که کلمات را با زبان گویای امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام جاری می نمود،
حضرت زینب سلام الله علیها به مردم اشاره کرد که ساکت شوید.
ناگهان نفس ها در سینه ها حبس شد و زنگ شتران از صدا افتاد.

آنگاه فرمود :
ستایش از آن خداست و درود بر پدرم محمد و خاندان پاک و نیکوکارش.
اما بعد :
ای مردم کوفه ، ای مردمان حیله گر و خیانت کار !!
گریه می کنید ؟؟
اشک چشمانتان خشک نشود و ناله هایتان آرام نگیرد.
همانا که کار شما مانند آن زنی است که رشته ی خود را پس از محکم یافتن، یکی یکی از هم
می گسست ، شما نیز سوگندهای خود را در میان خویش، وسیله ی فریب و تقلب ساخته اید.
آیا در میان شما جز وقاحت و رسوایی ، سینه های آکنده از کینه ، دو رویی و تملق، همچون زبان
پردازی کنیزکان و ذلت و حقارت در برابر دشمنان چیز دیگری نیز یافت می شود ؟
یا همچون سبزه هایی هستید که ریشه در فضولات حیوانی داشته یا همچون جنازه ی دفن شده
ای که روی قبرش را با نقره تزیین نموده باشند ؟
چه بد توشه ای برای آخرت فرستاده اید؛ توشه ای که همان خشم و سخط خدا است و در عذاب
جاویدان خواهید بود.
گریه می کنید ؟ زار می زنید ؟
آری به خدا سوگند که باید گریه کنید، پس بسیار بگریید و کمتر بخندید.
چرا که دامان خود را به ننگ و عار جنایتی آلوده اید که ننگ و پلیدی آن را از دامان خود تا ابد نتوانید
شست.
و چگونه می توانید ننگ حاصل از کشتن فرزند رسول خدا (ص) ، خاتم پیامبران، معدن رسالت، و
سرور جوانان اهل بهشت را از دامان خود بزدایید ؟
کسی که پناه مومنان شما، فریادرس در بلایای شما، مشعل فروزان استدلال شما بر حق و
حقیقت و یاور شما در هنگام قحطی و خشکسالی بود.
چه بار سنگین و بدی بر دوش خود نهادید ، پس رحمت خدایی از شما دور و دورتر باد. که تلاشتان
بیهوده، دستانتان بریده، معامله تان قرین زیان گردیده است، خود را به خشم خدا گرفتار نموده و
بدین ترتیب خواری و درماندگی بر شما لازم آمده است.
وای بر شما ای مردم کوفه !
آیا می دانید چه جگری از رسول خدا دریده اید ؟
چه زنان و دختران با عفت و وقاری را از خاندان او به کوچه و بازار کشانده اید ؟!
چه خونی از آن حضرت بر زمین ریخته اید؟!
و چه حرمتی از او شکسته اید؟!
شما این جنایت فجیع را بی پرده و آشکار به انجام رسانید؛ جنایتی که سر آغاز جنایات دیگری در
تاریخ گشته، سیاه ، تاریک و جبران ناپذیر بوده ، تمام سطح زمین و وسعت آسمان را پر کرده
است.
آیا از اینکه آسمان خون باریده تعجب می کنید؟ در حالی که عذاب آخرت در مقایسه با این امر،
بسیار شدیدتر و خوار کننده تر است و در آن روز کسی به یاری شما نخواهد آمد.
پس مهلت هایی که خدای متعال به شما می دهد موجب خوشی شما نگردد، چرا که خدا در
عذاب کردن بندگان خود شتاب نمی کند، چون ترسی از پایمال شدن خون و ازدست رفتن زمان
انتقام ندارد و همانا که خدای شما همیشه در کمین است.
حذیم می‌گوید:
من، مردم کوفه را دیدم که از استماع این سخنان حیران و سرگردان شده، می‌گریند و دست‌های
خود را به دندان می‌گزند. ملتفت پیرمردی شدم که در کنارم بود. دیدم اشکِ چشمش جاری گشته
و محاسنِ او را تر کرده است، دست‌هایش را به سوی آسمان بالا برده و می‌گوید:
پیران شما بهترین پیران، زنان شما بهترین زنان، جوانان شما بهترین جوانان، نسلتان بهترین و
کریم‌ترین نسل‌ها و فضیلتتان بهترین فضایل است.
پس این شعر را خواند:
پیرانتان بهترین پیرانند و نسلتان بهترین نسل‌ها و هیچ‌گاه خوار و هلاک نمی‌شوند.

منبع:کتاب زینب کبری (س) عقیله‌بنی‌هاشم

استاندار شهر حمص .

نوشته شده توسطحسینی واعظ 1ام آبان, 1394

امیرالمومنین (علیه السلام) در شهر حمص یک استانداری داشت. (شهر حمص سومین شهر بزرگ سوریه –شام آن زمان- است. همان که الان جنایت کاران تکفیری به نام اسلام، آن جا را تسخیر کردند و رفتارهایی را انجام می دهند که هیچ انسانی نمی تواند برایش توجیه [انسانی] کند و اصلا انسانی نیست و آن ها به نام دین تمامش می کنند) امیرالمونین (علیه السلام) استانداری را به آن جا فرستادند. مردم آمدند علیه استاندار شکایت کردند و شکایتشان این بود که این آقا صبح ها دیر سر کار می آید. (بزرگوارانی که امانت دار پست های اداری تان هستید، یادتان باشد چند دقیقه ای هم دیر رفتن به معنای این است که من در آن امانتی که به من سپرده شده است نتوانسته ام امانتدار شایسته ای باشم). [شکایت کردند به امیرالمونین که این استاندار] شب ها اصلا پیدایش نیست و اینکه در طول هفته یک روز را تعطیل می کند. امیرالمونین (علیه السلام) برآشفته شد که چرا حقوق مردم این گونه نادیده گرفته می شود؟! استاندار را فراخواند و آمد خدمت حضرت امیر (علیه السلام). حضرت فرمود که شکایت شده از شما و شکایت هم این است. استاندار از حضرت اجازه خواست و گفت: من در این سه مورد، عذر دارم: صبح ها دیر می آیم چون در خانه وظیفه ی پختن نان با من است. تا وقتی که خمیر آماده پختن بشود زمان می برد. من هم این وظیفه را دارم و باید انجام بدهم؛ اما از آن طرف هر مقدار لازم باشد در خدمت مردم می مانم. اما در مورد شب ها. آقا جان ما یک چیزی از شما یاد گرفته ایم و آن هم اینکه روزمان را تقسیم کنیم. بخشی از روزم را در خدمت مردم هستم؛ اما بخشی دیگر را می خواهم خودم را احیا کنم برای فردا، نیاز به ارتباط با خدا دارم و این وقت شخصی را برای عبادت اختصاص داده ام و ترجیح دادم که خیلی اعلام نکنم که آن ساعت چه کار می کنم. و ما چرا در هفته یک روز نیستی؟ گفت: شرمنده ام، من کلا یک دست لباس دارم. روز جمعه هم که باید نماز جمعه حضور پیدا کنم (در زمان حضور امام معصوم نماز جمعه واجب است) و لذا روز شنبه چون خانمم لباسم را می شوید، لباس برای حضور سر کار ندارم. حضرت یک هزینه ای را برای لباس دادند و گفتند این را باید جبران کنید و آن دو عذر هم ایراد نیست. هزار درهم هم در اختیارش قرار داد و گفت یک مقداری به زندگی ات برس. استاندار به حمص برگشت و گفت مسلمان ها رفته بودم خدمت امیرالمومنین (علیه السلام)، شما شکایت من را کرده بودید. (انتقادپذیریش را دقت کنید، استاندار امیرالمومنین را برای جرایمی که نداشت زیر سوال برده بودند) گفت مردم اولا خیلی تشکر می کنم فرصتی شد من بروم خدمت امامم عرضه بدارم و مطمئن شوم که در حق شما خیانت نمی کنم. دوم، آقا در حق شما لطف کرد و یک مبلغ را خدمت شما لطف کردند و الان من یک استاندار پولدار هستم. فایده ام برای شما چیست: فقرا به استانداری بیایید و پول هایتان را دریافت کنید. هزار درهم را بین مردم تقسیم کرد. کمی از آن باقی ماند و وقت کاری تمام شد، به منزل رفت و خانمش به او گفت چه گذشت؟ چه طور بود؟ تعریف کرد. (اینجا هم قابل توجه است خانم ها بدانند که همراهی با تدین همسر بسیار اهمیت دارد). گفت یک مبلغی باقی مانده است. اگر شما چیزی نیاز دارید تقدیم کنم. خانم گفت نه فقط پیشنهادی دارم: زشت است استاندار امیرالمومنین(علیه السلام) نانوایی کند. این پول را به کسی بده و غلامی خریداری کن و کارهای این طوری را به او محول کن. گفت اجازه بده شاید کار لازم تری بشود انجام داد. در همان زمان فقیری در زد. پول را به فقیر داد و به خانمش گفت که نگفتم ممکن است کار لازم تری پیش بیاید، حالا کدامش بهتر است؟ خانمش هم گفت مسلما این یکی بهتر است.
چرا؟ و الباقیات الصالحات خیر. آنچه ما تقدیم می کنیم به نیازمندان، فراموش نکنید –من همیشه این را عرض می کنم- آنچه ما تقدیم نیازمندان می کنیم، لطف در حق آنها نیست، لطف در حق خود ما است. اولا آن یک سرمایه گذاری است که می ماند. ثانیا آدم نیازمند باری را از روی دوش من و شما برداشته است؛ کسی در جامعه اسلامی نیاز داشته باشد، موجب ضمان من و شماست، موجب سرافکندی کسانی است که می توانستند و کمک نکردند. کمک به فقرا برای انسان مسلمان افتخار است.
آنچه ما تقدیم نیازمندان می کنیم، لطف در حق آنها نیست، لطف در حق خود ما است.
عرض میکردم؛ فقط همان حدی که حضرت به او اجازه داده بود لباس تهیه کند، تهیه کرد .

نوشته شده توسطحسینی واعظ 1ام آبان, 1394

وظایف مبلغان مقابله با تهاجم بی حد و حصر فرهنگی دشمنان است

نوشته شده توسطحسینی واعظ 1ام آبان, 1394

مدیر ساماندهی و نظارت حوزه علمیه خواهران استان گلستان گفت: وظایف مبلغان مقابله با تهاجم بی حد و حصر فرهنگی دشمنان است.

سیده نفیسه حسینی واعظ درهمایش یک روزه دانش افزایی «معارف علوی» ویژه مبلغان که با حضور بیش از 200 نفر از مبلغان استان گلستان در مدرسه علمیه خواهران الزهرا(س) گرگان برگزار شد، افزود: انسان‌های برجسته، مهم و برگزیده در هر مکتب کسانی هستند که برای تحقق اهداف آن بسیار می‌کوشند.

وی اظهار کرد: تبلیغ و مبلّغ در اسلام جایگاهی بس رفیع دارد و در ارزش و اهمیت تبلیغ همین بس کس که قرآن کریم اصلی‌ترین رسالت انبیاء و مبلغان راستین دین را ابلاغ پیام‌های خداوند به مردم می‌داند.

وی ادامه داد: انسان‌های برجسته، مهم و برگزیده در هر مکتب و مرام کسانی هستند که برای تحقق اهداف آن بسیار می کوشند.

مدیر ساماندهی و نظارت حوزه علمیه خواهران استان گلستان با بیان اینکه پیامبر(ص) مبلّغان دین را از برگزیدگان امت خود می داند، بیان داشت: از آنجایی که آمران به معروف و ناهیان از منکر از مبلّغان به شمار می‌آیند، از این رو جانشین خداوند و رسول خدا(ص) هستند.

حسینی واعظ افزود: جانشینان خدا و رسول کسانی هستند که رفتار، گفتار و کردار آنان را تبلیغ کنند و به أمت پیامبر بیاموزند.

وی در تبیین وظایف مبلغان گفت: وظایف مبلغان در دوره کنونی که عصر گسترش فضای مجازی و افزایش رسانه‌ها و تهاجم بی‌حد و حصر فرهنگی است، بسیار دشوار است، اینجاست که حضور مبلغان ضرورت پیدا می‌کند.

مدیر ساماندهی و نظارت حوزه علمیه خواهران استان گلستان خاطرنشان کرد: امروزه ابزار بسیاری برای تبلیغ دین بوجود آمده است اما از طرفی کار تبلیغ بسیار دشوار است.

وی افزود: امروز دشمنان تمام توان خود را در راستای از بین بردن اسلام و دین، شکاف ایجاد کردن بین اقشار مختلف مردم، انتشار شایعات و از بین بردن فرهنگ و تمدن ملت ها به کار گرفته‌اند، از این رو لازم است از راهکارهای فراوانی برای اقناع مردم و مقابله با آن کینه توزی دشمنان استفاده کرد./111/